چهارشنبه 21 آبان ماه یکی از پرکارترین روزهای هفته اما در عین حال پررونق ترین بود. ساعت 7:30 صبح با رییس و معاون آموزشی دانشکده امام باقر (ع) جلسه داشتیم. چهار رشته کارشناسی را با توجه به ماموریت جدید وزارت اطلاعات به 9 رشته تبدیل کرده بودند. سرفصل ها را که بیشتر در حوزه علوم انسانی و با رویکرد مدیریت امنیت واطلاعات تهیه شده بود باخود آورده بودند. تاساعت 9:30 به بررسی سرفصل ها پرداختیم و آنها را تایید کردیم و قرار شد برای پذیرش دانشجو درخواست جداگانه ای به دفتر گسترش آموزش عالی بدهند تا مجوز لازم صادر شود.
دکتر فتحی آشتیانی، مدیر کارگروه روانشناسی آمدند و در باره دوره کارشناسی روانشناسی بالینی و ضرورت نگهداشتن دوره کارشناسی مشاوره و راهنمایی صحبت کردیم و با توجه به اعتراضاتی که در هم اندیشی علامه در تابستان امسال صورت گرفت بهتر دیدیم که دوره کارشناسی مشاوره و راهنمایی حذف نشود. اما روانشناسی بالینی و صنعتی و روانشناسی کودکان استثنایی از برنامه های حذف خواهد شد و همگی با همان عنوان تجمیع شده روانشناسی ارائه خواهد شد. با این ترتیب یکی از مشکلات آینده پیشگیری و برطرف شد. تاکید هردوما براین بود که علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و نباید اجازه دهیم جریان برنامه درسی دوره کارشناسی علوم سیاسی پیش آید.
بعد دونفر از اعضای کمیته کامپیوتر آمدند و در باره برنامه تجمیع شده کارشناسی ارشد و دکتری مهندسی کامپیوتر که بدون تفکیک در یک بسته تعریف شده بود بحث کردند و قسم خوردند که امروزه تمام دانشگاه ها برنامه تحصیلات تکمیلی را در یک بسته ارائه میکنند. توضیح دادم که مخالف نوآوری نیستم اما فقط گروه فنی مهندسی است که اینگونه برنامه ریزی کرده است و سایر گروه ها برنامه های ارشد و دکتری را مجزا طراحی کرده اند مضاف بر اینکه دانشگاه ها سرگردان می شوند که چه درس هایی به ارشد و چه درس هایی به دکتری اختصاص دارد. در هرحال قول دادم موضوع را پیگیری کنم.
ساعت 10 خانم دکترفراهانی آمدند و برنامه های تحصیلات تکمیلی گروه فنی مهندسی (کارشناسی ارشد و دکتری مهندسی کامپیوتر، مهندسی عمران، و مهندسی معدن) را مرور کردیم و هنوز به جایی نرسیدیم که چگونه میتوان آنها را تایید و روی سایت بارگذاری کرد. بعد در باره شیوه اجرایی آیین نامه واگذاری اختیارات برنامه ریزی درسی صحبت کردیم و شاخص هایی را تعیین کردیم که بر اساس آن دانشگاه ها بتوانند مشارکت کنند. طرح من این است که مسئولیت تدوین و بازنگری هر یک از برنامه های درسی را به یکی از دانشگاهها واگذار کنیم و آن دانشگاه را به عنوان مرجع بشناسیم. و حتی برای مدت 5 سال گواهی نامه ای انحصاری ( لایسنس) به آنها بدهیم تا احساس تعلق کنند و به این وسیله خود را مسئول و سهیم بدانند. قبلا در باره این طرح با دکتر میلی منفرد صحبت کرده ام و کلیات آنرا پسندیده بودند و گفتند باید معیارهای دقیق برای این حق واگذاری داشته باشیم. کارهای انجام شده را در پوشه ای گذاشتم که ببرم طبقه 14 و برای رویت و تایید به دکتر میلی منفرد بدهم.
وقت نماز ظهر و عصر بود. وضو گرفتم و به نمازخانه وزارتخانه رفتم. به جماعت نرسیدم اما فضای معنوی آن برایم کافی بود. برگشتم دفتر و منتظر وقت ملاقات بادکتر میلی منفرد بودم. دو معاون دفتر بر سر مسئولیت تایپ نامه های دفتر با هم مشاجره داشتند و برای حکمیت و شکایت از هم به اتاق من آمدند. مشاجره آنها را دوست نداشتم و خوش آیند دفتر ندانستم. آنها را به صبر و بردباری و همکاری باهم دعوت کردم. خلق من خراب شد و به بهانه دیدن مدیرکل وزارتی از دفتر بیرون رفتم. تا ساعت 13:30 که برگشتم و ناهار را خوردم. یکی از معاونان آمد و از واقعه پیش آمده عذر خواهی کرد. به او گفتم که دور از انتظار بود.
ناهار سرد شده بود. لوبیا پلو غذای مخصوص زمستانه است و خوشمزه. حتی سرد شده آن نیز دل چسب است. جلسه شورای مدیران طبق معمول هرچهارشنبه ساعت 14 شروع می شد. ده دقیقه قبل از موعد مقرر به طبقه 14 رفتم تا شاید فرصت ملاقات با دکتر میلی منفرد و ارائه گزارش کارها پیش آید. منشی گفت بعد از جلسه. دیدم دکتر ظریفیان ناهار میخورد. در پاشنه در ایستادم و گفتم ناهار خورده ام اما حاضرم برای اینکه در تنهایی ناهار نخورد و غذا دلچسب شود او را با صحبت در باره مسائل روز همراهی کنم. اذن دخول دادند. در باره ویژگیهای دکتر دانش وزیر پیشنهادی صحبت کردیم. جلسه شورای مدیران شروع شد و قرار بود تا ساعت 5 ادامه داشته باشد اما به دلیل فشردگی اخبار و اقدامات ضروری در ستاد وزیر پیشنهادی جلسه را زود تمام کردیم و هرکدام از مدیران ماموریتی گرفتند تا حمایت های لازم برای دکتر دانش در مجلس فراهم شود.
آقای دکتر همیشه پرانرژی و صبور بودید از نظر اخلاق هم فوق العاده...این نظر من نیست همه دانشجویان شما با این نظر موافق هستند...